با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا، از جمله واژههایی هستند که در سالهای اخیر به صورت گسترده در فضای رسانه ها به کار گرفته میشوند. در این وبلاگ، قصد داریم مفهوم بازاریابی محتوا را شفافتر کرده و مسیر را برای درسهای تخصصی که در ادامه سری استراتژی محتوا مطرح خواهیم کرد، هموارتر نماییم.
اگر بخواهیم نگاهی بسیار عمیق و فلسفی به محتوا بیندازیم، باید مطلب «عصر محتوا – ایستگاهی جدید برای قطار توسعه» را بخوانیم. آنجا توضیح داده شده که هر جا ظرفی هست مظروفی هم هست. با این دید، کسی که تلویزیون را میسازد، بستر یا ظرف ساخته و کسی که برای تلویزیون فیلم میسازد، محتوا یا مظروف را تولید کرده است.
کسی که فیس بوک را تولید کرده، ظرف ساخته و کسی که در آن یک صفحه تعریف و ایجاد میکند، برای آن ظرف یک مظروف (محتوا) تولید کرده است.
کسی که سازهی بیلبورد را در کنار بزرگترین میدان شهر نصب میکند، ظرف ساخته و کسی که برای آن بیلبورد، یک تصویر دوبعدی یا یک حجم سه بعدی تبلیغاتی را طراحی و تولید میکند، محتوا ساخته است.
اما مستقل از تعریف دقیق محتوا، اجازه بدهید ما با کمی اغماض از دقت علمی، فکر خودمان را روی چند نمونه از متداولترین محتواهای موجود متمرکز کنیم:
کتابی که منتشر میشود، نمونهای از محتوا است.فیلمی که ساخته میشود، نمونهای از محتوا است.
پیامک تبلیغاتی که برای شما ارسال میشود، نمونهای از محتوا است.آلبوم موسیقی یک هنرمند که منتشر میشود شکل دیگری از محتوا است.
بروشوری که برای تبلیغ یک محصول منتشر میشود یا دفترچه راهنمای استفاده از یک محصول، نمونهای از محتوا است.
عکسی که در اینستاگرام منتشر میکنیم، نمونهای از محتوا است.
جملهای که در توییتر توییت میشود، مطلبی که در فیس بوک منتشر میشود، بحثی که در وبلاگ یک نویسنده مطرح میشود، همه نمونههایی از محتوا هستند.
منظور ما از صنعت محتوا چیست؟ مرکز مطالعات و تحقیقات مشترک وابسته به اتحادیه اروپا، در گزارش خود به نقل از سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی OECD صنعت محتوا را چنین تعریف میکند:
MCI یا Media and Content Industry (صنعت محتوا و رسانه) مجموعه همه فعالیتهای اقتصادی است که با هدف تولید، توزیع و نشر انواع محتوا، از جمله موسیقی، صدا، ویدئو، انیمیشن، محصولات تلویزیونی، مقاله، کتاب، خبر و سایر خدمات مرتبط با اطلاعات، شکل گرفتهاند.
تولید محتوا یا Content Creation: در این بخش از صنعت محتوا، کسانی مشغول هستند که نقش تولیدکننده در ابتدای زنجیرهی تولید را بر عهده دارند.کارگردانی که فیلم میسازد، نویسندهای که کتاب مینویسد، وبلاگ نویسی که پست مینویسد، کسی که یک گزارش خبری را برای یک روزنامه یا یک سایت خبری تنظیم میکند، همه و همه، در بخش تولید محتوا فعالیت دارند.
عرضه و توزیع محتوا یا Content Delivery & Distribution: محتوایی که تولید میشود، در نهایت باید به شکلی قابل استفاده برای مخاطب در بیاید و از طریق شبکههای توزیع به دست او برسد.
بازاریابی با استفاده از محتوا یا Content Marketing:. کسانی که متخصص بازاریابی با استفاده از محتوا هستند، بازاریابی را به شکل دیگری میفهمند. بازاریابی با استفاده از محتوا، به صورت خلاصه فروشنده را عموماً در مقام «آموزشدهنده» و یا «داستان گو» میبیند.
کسی که در ایران، برای نخستین بار، هنگام فروش دستگاههای مایکروفر، یک CD فیلم هم هدیه داد و در آن به آموزش آشپزی با استفاده از مایکروفر پرداخت، مثالی ساده از بازاریابی با استفاده از محتوا را اجرا کرده است.
وقتی یک بانک بزرگ ایران، روی چند مورد از بهترین فیلمهای سال سرمایهگذاری میکند و در تیتراژ پایانی فیلم، خودش را به عنوان سرمایهگذار معرفی میکند، باز هم با شکل دیگری از بازاریابی محتوا طرف هستیم..
دانش SEO و SEM را هم امروزه بخشی از صنعت محتوا میدانند: وقتی امروز از محتوا حرف میزنیم، یکی از مهمترین انواع محتوا، محتوای دیجیتال است.
محتوای دیجیتال مطلبی است که در شبکههای اجتماعی، در وبلاگها و سایتها و خلاصه در فضای مجازی منتشر میشود. همه خوب میدانیم که تولید محتوا کافی نیست. باید کسی هم باشد که این محتوا را ببینید. از آن استفاده کند و این محتوا را به دیگر توصیه کند.
شیوههای سنتی تبلیغ در فضای آنلاین، عموماً شیوههایی هستند که مردم، معادلی را برای آنها در فضای آفلاین و فیزیکی میشناسند.
کسانی که در فضای فیزیکی بیلبورد میگرفتهاند و تبلیغ میکردهاند، یا در روزنامهها آگهیهای بزرگ تمام صفحه و نصف صفحهای میدادهاند، در فضای مجازی به دنبال خریدن بنرهای سایتهای بزرگ و پربازدید میروند.
کسانی که در فضای فیزیکی، تراکت و بروشور در سر چهارراهها پخش میکردهاند، بر این باور هستند که ایمیل مارکتینگ، جایگزینی ارزان قیمتتر برای همان کارهای قدیم است. به همین دلیل به دنبال خریدن آدرس ایمیل صدها هزار نفر میروند تا همان تراکت کاغذی را به شکل دیجیتال به زور و زحمت به صندوق ایمیل مشتریان بالقوه برسانند.
اگر چه این ابزارها، شبیه ابزارهای سنتی ما به نظر میرسند، اما فلسفه و کاربری آنها در حوزه تبلیغات، کاملاً متفاوت است.
زمانی SEO یا Search Engine Optimization مجموعهای از تکنیکهای نرمافزاری بود که می توانست کمک کند تا سایت من و شما، در صدر فهرست پیشنهادهای گوگل و سایر موتورهای جستجو باشد. اما امروز SEO پیش از هر چیز و بیش از هر چیز، میخواهد به ما استاندارد یک محتوای مفید و ارزشمندرا بیاموزد. به ما یاد دهد که چگونه میتوان محتوایی ساخت که خواننده آن را دوست داشته باشد و موتورهای جستجو و در راس آنها گوگل، با توجه به میل و رغبت مخاطب، امتیاز بیشتری به آن بدهند.
استراتژیست محتوا چه کسی است؟
«استراتژیست محتوا» یا Content Strategist یک عنوان شغلی است ؟!. تعدد تعاریف و نگرشها و اختلاف نظرها در این حوزه بسیار است. تنها نکتهای که شاید مورد اتفاق نظر باشد این است که اقتصاد آینده را، استراتژیست های محتوا، مدیریت و رهبری میکنند.
· امروزه، «تولید محتوا»، دغدغهی استراتژیستهای بزرگ دنیا شده است. محتوا، به معنای علمی و تخصصی آن، صرفاً شامل یک مقاله، یا یک فیلم، یا یک فایل صوتی نیست.
· محتوا همانگونه که نامش نشان میدهد، "مظروف" است و همواره در یک «ظرف» معنا پیدا میکند. بستر سختافزار یک ظرف بود.
· استیو جابز و بیل گیتس، برای این بستر، محتوا تولید کردند: سیستمهای عامل.
· جالب اینجاست که این دو تولیدکننده محتوا، ثروتمندتر از تولیدکنندگان «ظرف» شدند و جالبتر اینکه سیستمهای عامل که خود، محتوایی برای ظرف سختافزار بودند، به ظرفی دیگر تبدیل شدند تا برنامهنویسان و کسب و کارها، محتوایی برای آنها تولید کنند: نرم افزارهای گوناگون،وبسایتهای مختلف و همهی آنچه ما میبینیم.
· نهایتاً نسل جدید تولیدکنندگان محتوا هم – امثال زاکربرگ در فیس بوک – رشدی سریعتر از تولیدکنندگان «ظرفهای قبلی» پیدا کردند.
· به نظر میرسد، همیشه تولیدکننده محتواست که ارزش و ثروت میآفریند. تولیدکنندگان فیلمهای سینمایی، از تولیدکنندگان دوربینهای فیلمبرداری ثروتمندتر شدند.
· تولیدکنندگان نرمافزار برای گوشیهای موبایل، حاشیه سود بالاتری در مقایسه با تولیدکنندگان موبایل به دست آوردند و این قانون هنوز هم مصداق دارد و ادامه دارد.
· . قطار توسعه بشر، گاهی با شتاب می رود و گاه در نزدیکی ایستگاههایی کند میشود و مدت کوتاهی توقف میکند. آنها که از این توقف استفاده کنند، برندهاند و آنها که در ایستگاهها خواب بمانند و سوار نشوند، مسافر مقصد نامعلوم تاریخ خواهند بود.
· زمانی که قطار توسعه، یک قرن پیش، در ایستگاه فنآوری توقف کرده بود. ما درگیر بحثهای داخلی بودیم. قطار توسعه، ایستگاه فن آوری را ترک کرد و ما برای همیشه چند فاز عقب ماندیم.
· حسرت خوردن برای آن فرصت از دست رفته، و تلاش کردن برای پیروزی در آن عرصه، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار گران است..
· اما خبر خوب این است که این بار قطار توسعه، به ایستگاه «فکرآوری» نزدیک شده است. سرعت حرکت کند شده و دنیا، در جستجوی کسانی است که برای «تکنولوژیهای خلق شده»، محتوا تولید کنند.
· این محتوا قرار نیست محدود به تحقیق به روز یا مقاله ISI باشد. حتی شاید آن تحقیقها، ضعیفترین شکلهای محتوا در دنیای امروز باشند.
· محتوای امروز، جمعبندی حاصل فکر بشر، هضم کردن آن، ساختار بخشیدن به آن، تحلیل آن، و تدوین آن به شکلی ساده، کاربردی و قابل درک است.
· خواه در قالب یک متن، خواه یک فیلم، خواه یک فایل صوتی، خواه یک نرمافزار، خواه یک نقشه ذهنی و درخت تصویری از طبقهبندی یک حوزه.
· فرصت هنوز باقی است. اگر تولید محتوا را جدی بگیریمو اگر بپذیریم که صادرات کالا و خدمات، نسل قبلی صادرات بوده و آینده، از آن “صادرکنندگان محتوا” خواهد بود.
· اگر بپذیریم که کارآفرینی، واژهی منسوخی است و «محتوا آفرینی»، مدل جدید ایجاد ارزش است
· میتوانیم تصور کنیم که دنیا دیگر نه محدود به آن مرزهای فیزیکی است که ما فکر میکردیم و نه مشغول آن کاری که ما فکر میکنیم. دنیا بساط خود را جمع کرده و در نقطهی دیگری از ذهن و زمان، مشغول ایجاد یک تاریخ و جغرافیای جدید است.
· شاید این بار بتوانیم، جلوتر یا حداقل همپای بقیه باشیم.
· ما همیشه از استعداد خود گفتهایم و معتقد بودهایم که محرومیتها و سیاسیکاریها و سرمایهداری و هزار واژهی دیگر، سد توسعهی ما بوده است.
· دنیای جدید، دنیایی دموکراتیک است. اینبار هر یک از ما، میتوانیم برای بهبود زندگی و رفاه خود و اقتصاد جامعه خود، گامهای اثربخش برداریم.
· عقب ماندن از این جریان جدید، هیچ بهانهای را پذیرا نخواهد بود. بیاییم این بار در این ایستگاه، خواب نمانیم
برخی شرکت ها محتوای مناسب و مخاطب پسندی تولید می کنند و بعضا برای تولید محتوای مناسب هزینه می کنند اما فراموش می کنند که هدف از تولید محتوا جلب مشتری است.
حتما در جایی از محتوای تولیدی تان راه های تماس با شرکتتان و یا لینک آدرس سایت خودتان را قراردهید..
برخی تولید محتوا را با تعریف وتمجید کردن از خودشان و مهارت هایشان اشتباه می گیرند و انقدر با غلو و اغراق از خودشان و توانایی هایشان داد سخن می دهند که مخاطب مطلب را پس زده و فرار را به قرار ترجیح می دهد.
تعریف بیش از حد سبب بدگمانی مخاطب و گریز وی می شود.
برخی بر کمیت تولید محتوا تاکید می کنند و آنقدر به تولید محتوای نازل و بی کیفیت می پردازند که سبب بی اعتباری مجموعه شان می شود.
محتوای تولیدی می بایست دارای ارزش خبری و قابل اتکا باشد در غیر این صورت نه مخاطب می تواند از آن بهره ببرد و نه اینکه تولید کنندگانمحتوا به اهداف خود خواهند رسید.
محتوای تولیدی می بایست بر اساس خواست مخاطب و نیاز های او تولید شود و به پرسش های مخاطب پاسخ دهد. برای تحقق این امر نیاز به مخاطب سنجی و تعیین نیاز های او داریم.
مطالب می بایست به نیازهای مخاطب پاسخ داده و برای او جالب توجه باشد درغیر این صورت مشتری مطالبمان تنها خودمان خواهیم بود!
درست است که محتوای تخصصی برای مخاطب تولید می شود اما ربات های جستجوگر می بایست مطلب را بخوانند تا در اختیار جمع بیشتری از مردم قرار بگیرد. بنابراین لازم است تا مطلب را برای مخاطب بنویسیم و برای موتورهای جستجو بهینه سازی نماییم.
بازاریابی محتوا محدود به متن نیست و برای برقراری ارتباط بهتر با مخاطب می بایست از تصویر، فیلم و سایر عناصر انتقال مفاهیم به بهترین شکل ممکن استفاده شود. در غیر این صورت مخاطب نمی تواند به درستی با محتوا ارتباط برقرار نماید
هجوم سیل آسای آگهی های تبلیغاتی که از صبح زود با اس ام اس های تبلیغاتی آغاز می شود، فشار دادن کلید رادیو، بیلبورد های تبلیغاتی کنارخیابان و بزرگراه ها ، تبلیغات کلیکی ناخواسته اینترنت، تبلیغات تلویزیونی و... ادامه می یابد و حتی گاهی موقع خواب هم دست از سرما برنمی دارد شاید نیمه شب یک پیامک تبلیغاتی دریافت کردید!!!
مردم از سونامی تبلیغات خسته و دلزده شده اند دیگر کمتر کسی به آگهی های تبلیغاتی اعتماد می کند و برای انتخاب محصولات و خدمات مورد نیازش به آنها مراجعه می کند.
مردم به خوبی می دانند یکی ازعناصر فعال تبلیغات اغراق و بزرگنمایی است و شاید بسیاری از ادعاهایی که در تبلیغات مطرح می شود حقیقت نداشته و یا غلو شده باشند.
اما نمی توان بازاریابی را تعطیل کرد برای افزایش فروش می بایست با مشتریان بلقوه تماس گرفت و ایشان را با خدمات خود آشنا کنیم وبه استفاده از کالا و خدمات خودمان تشویق کنیم.
بازاریابی محتوایی همان هنر فروش محصولات به شیوهای است که هدفتان از انجام این کار، فروش به نظر نرسد.
به این مفهوم که بازاریاب حرفه ای می کوشد با تولید محتوای ارزشمند و جذاب به مشتریان کمک کند تا حس کنترل شدن توسط دیگران را از دست بدهند. به این ترتیب آنها واقعا تشویق به جذب و تعامل با یک برند خواهند شد.
برای تولید محتوایی با مشخصات بالا می بایست مخاطب سنجی دقیقی صورت بگیرد و مشخص شود سوالات اساسی مخاطب در چه خصوصی است و علاقمند است که کسب اطلاع در چه حوزه ای می باشد سپس بهترین ابزاراطلاع رسانی به این واسطه را مشخص کرد .
برخی پیام ها از طریق عکس و فیلم بهتر منتقل می شود و برای برخی اهداف استفاده از متن مکتوب مناسب تر است. هر یک از این انتخابات نیاز به علم و تخصص خاص در خصوص مخاطب سنجی و آشنایی با قابلیت ها و امکانات رسانه ها دارد.
قبل از آنکه امکان به اشتراک گذاریمحتوا با مصرف کنندگان را بیابید، شما باید ابتدا و قبل از هر چیز یک استراتژی داشته باشید. محتوای شما دیجیتال (اینفوگرافیک) است یا فیزیکی؟ بازاریابی محتوایی چه هزینه ای برای شما در پی داشته و بودجه مناسب چقدر است؟
هدف گذاری و برنامه ریزی قبلی به شما کمک خواهد کرد تا با استفاده از استراتژی خود در زمینه بازاریابی محتوایی به موفقیت بیشتری فراتر از اتخاذ یک رویکرد «بنشین و ببین» دست یابید.
استراتژیهای خود را روی کاغذ بنویسید، به این ترتیب احتمالا امید بیشتری برای کسب نتایج موفقیت آمیز در دل شما جوانه میزند و بهتر از اعلام شفاهی اهدافتان خواهد بود .
اگر محصول شما ویژه یکسری مخاطب خاص است، به این معنی است که نباید رویکردی کلیتر را اتخاذ کنید.
اگرمشتری شما عامل است سیاست تولید محتوا و شیوه های خاص خودش را می طلبد.
اگر همچنان میخواهید کانون توجه مخاطبان منتخب خود باشید، به بازاریابی محتوایی بهعنوان یک استراتژی کسب وکار دائمی نگاه کنید. تاکید روی معرفی مستمر ایدههای جدید، سطح محتوایتان را ارتقا میدهد.
بازخورد گیری از اقداماتی که تاکنون انجام داده اید هم اهمیت ویژه ای دارد به این ترتیب می توانید بررسی کنید و برای اقدامات آتی خود تصمیمات بهتر و تاثیر گذارتری بگیرید
امروزه تبلیغات و معرفی بیش از حد محصولات، هیچ کمکی به افزایش میزان فروش نمیکند.
مصرف کنندگان دیگر مانند گذشته مشتاق شنیدن تبلیغات نیستند و گاهی این امر برای آنها خسته کننده است.
لذا تولیدکنندگان باید به دنبال شیوههای جدیدی برای معرفی محصولات خود باشند.
طراحی وب سایتها نیز که به منظور تبلیغات شکل گرفتهاند، عاری از تبلیغات نبودهاند، اما بسیاری از متخصصین بر این نظرند که مدیران سایت ها به جای معرفی کالاها و تبلیغات، باید به تأمین محتواهای مطلوب برای بازدیدکنندگان بپردازند. این امر موجب جذب بازدیدکننده به سایت و دیدن برند محصولات و نام شرکت میشود که به صورت هوشمندانهای میتوان به این امر تبلیغات پرداخت.
در واقع ایجاد محتواهایی که متناسب با نیاز کاربران اینترنتی باشد، شیوهای برای بازاریابی و فروش کالاها به شمار میرود و تعداد آن دسته از شرکتها و مؤسساتی که با درک اهمیت «بازاریابی محتوا»، میکوشند این تاکتیک مؤثر را برای نیل به اهداف از پیش تعیین شده خود به خدمت بگیرند، رو به فزونی میرود.
اما دلیل این امر چیست؟ دلایلی را در زیر ذکر میکنیم که بیانگر اهمیت نقش بازاریابی محتوا میباشد
موتورهای جستجومحتوا محور هستند. به عبارت دیگر، موتورهای جستجو زمانی که وب سایتها را بررسی میکنند، در واقع متن صفحات سایت را میخوانند و به دنبال مقالات و محتوای باکیفیت میباشند.
انها رتبه خود را به سایتهایی میدهند که حاوی محتوای متناسب با عبارات جستجو باشند.
داشتن محتوایی متناسب با کلماتی کلیدی که جستجو میشوند، یک راه مؤثر برای قرار گرفتن در صفحه اول نتایج جستجو میباشد.
این کار بدون پرداخت هیچ هزینهای صورت میگیرد. اما آنچه که مسلم است، داشتن محتوای واضح، بدون ابهام و در برگیرنده بیشترین کلیدواژهها میباشد. در این صورت است که شرکت میتواند به راحتی بازاریابی خود را انجام دهد.
اگر خواهان این هستید تا بازدیدکنندگان سایت شما افزایش یابند و از مطالعه سایت شما لذت ببرند، بهتر است از محتوای با کیفیت و مطلوب استفاده کنید
. محتوا باید مؤثر و مفید باشد و در عین حال در برگیرنده اطلاعاتی چون تاریخچه، وضعیت کاری و شغلی باشد.
استفاده از تصاویر نیز به همراه مطالب میتواند تأثیر ویژهای بر روی بازدیدکننده داشته باشد.
اگر اطلاعاتی را که در اختیار بازدید کننده قرار میدهید متناسب با کلید واژههایی است که او درخواست کرده، مطمئن باشید او صفحه شما را ترک نمیکند و به خواندن مطالب ادامه میدهد. این امر به معنای بازاریابی برای شرکت توسط بازاریابی محتوامیباشد.
یکی از دلایلی دیگر اهمیت بازاریابی محتوا ؛ شناسایی سلیقه ها و علایق بازدیدکنندگان میباشد به این معنا که از طریق سنجش کلمات کلیدی مورد نظر آنها میتوان به خواستههای آنها پی برد.
از سوی دیگر با قراردادن شمارههای تماس، پست الکترونیکی و ... میتوان با بازدیدکنندگان ارتباط برقرار کرد و از پیشنهادات و انتقادات آنها بهره مند شد.
مطمئناً کسانی که به راحتی وارد وب سایت شما می شوند، امکان برقرار تماس با شما را نیز دارند.
وب سایتها جایی هستند که میتوان ویدئوهای تبلیغاتی را در آن بارگذاری نمود. شاید هیچ روش دیگری به اندازه محتوای سایتها قابلیت معرفی برند محصولات را به نحوه های مختلف نداشته باشد.
با پخش کاتالوگ، تقویم، بنر و ... میتوان تصاویری از محصولات را منتشر و در معرض دید عموم قرار داد، اما در محتوای سایت علاوه بر تصاویر و متون علمی، میتوان از کلیپهای تصویری نیز برای تأثیرگذاری بیشتر استفاده کرد
دنیای اینترنت ابتدا به منظور دستهبندی مطالب و سهولت کار برای ارگانها و مؤسسات به وجود آمد اما از دهه 1990 به بعد استفادههای تجاری از اینترنت رشد پیدا کرد و شرکتها و مؤسسات شروع به مشارکت در شبکه گسترده جهانی کردند که به دنبال آن واژههای تجارت الکترونیکی،بازاریابی الکترونیکی و بازاریابی محتوا در جهان ابداع شد و کاربردهای آنها به سرعت گسترش یافت.
بازاریابی محتوا به استفاده از تکنولوژیهای تعاملی دیجیتال و تکنولوژی اطلاعات، به منظور هدایت و انجام امور یک سازمان اشاره دارد.
امروزه، اینترنت عرصهای را فراهم نموده که بازاریابی محتوا در سطح جهان رخ میدهد و اطلاعات از طریق شبکه گسترده جهانی مبادله و عرضه میشوند.
بازاریابی محتوا که در پی بازاریابی الکترونیکی شکل گرفته است، که مدیریت ارتباط با مشتری، برنامهریزی منابع کسب و کار، مدیریت زنجیره تامین و ... را امکانپذیر میسازد.
· چنانچه فرآوردهها و محصولات قابلیت فروش آنلاین را داشته باشد میتوان در اولین فرصت سفارش طراحی فروشگاه اینترنتی خود را به یک شرکت طراحی وب معتبر داد
· . پس از طراحی وب سایت، تأمین محتوا به منظور آشنایی مصرف کنندگان با کالاها و خدمات در سرتاسر جهان، صورت میگیرد.
· بازاریابی محتوا این امکان را فراهم میکند تا تمامی مشتریان یک کالای خاص در جهان بتوانند به محصولات مورد علاقه خود دست پیدا کنند.
· افزایش ترافیک وب سایت یکی از فنون اصلی شرکتها و وب سایتهای مطرح جهان برای موفقیت در بازاریابی محتوا میباشد.
· استفاده از لوگوها و برندها شناخته شده نیز راهی برای بازاریابی محتوا برای شرکتهای معتبر در سطح جهانی است.
· برای مثال میتوان از شرکت google نام برد که از برند oreo که در واقع نوعی شیرینی ویفری که بصورت دو پنجره کنار یکدیگر قرار گرفته، استفاده کرده است.
· همچنین برندهایی همچون نایک، رد بول، کوکاکولا و امریکن اسپرس نیز در ردیف برترین برندهای دنیا محسوب میشوند که بسیاری از وب سایتها برای مؤثر واقع شدن بازاریابی محتوا از آنها استفاده میکنند.
· بازاریابی محتوا نباید تنها به خلق مطالب محدود شود بلکه در عمل نیز باید مطابق با خواستها و احتیاجات مشتریان عمل نماید. برای مثال سایت گوگل تمام تلاش خود را بر بهبود روابطش با کاربران و کمک به آنان معطوف نموده است.
· برخی از وب سایتهای معتبر از روزنامه نگاران و خبرنگاران برای دستیابی به مطالب دسته اول و بکر استفاده میکنند.
· ایجاد مطالب هیجان انگیز، بدیع و جذاب به بازاریابی محتوا کمک شایانی میکند.
· یکی از شرکتهای پیشگام در استخدام خبرنگار برای بازاریابی محتوا، رد بول میباشد. این شرکت با استخدام یک روزنامهنگار، برند تجاری خود را در جهت انتشار و تولید محتوا با کیفیت بالا هدایت نموده است.
· توجه به نیازهای همه جوامع در سرتاسر دنیا موجب افزایش تاثیرگذاری بازاریابی محتوا در سطح جهانی میگردد.
· یکی از شرکتهایی که در این زمینه پیش رو بوده، شرکت کوکاکولا و نایک است که دارای کمپینهای موفق بازاریابی محتوا میباشند.
· این شرکتها پرسنل و مشتریان خود را درگیر فرایند بازاریابی مینمایند، این کار به آنها کمک میکند تا به تولید معرفی برند خود بپردازند.
· 1) با توجه به اینکه وب سایتها در کل جهان قابل نمایش هستند و فروشگاههای آنلاین نه به عنوان یک فروشگاه در کشور یا مکانی خاص بلکه متعلق به کل دنیا هستند، لذا توجه به بازاریابی محتوا، میتواند یک فروشگاه آنلاین را در یک کشور کوچک و در حال توسعه به یک فروشگاه مطرح در جهان تبدل نماید.
· 2) در بازاریابی محتوا که در سطح جهانی صورت میگیرد، توسعه یافتگی یا صنعتی بودن کشورها مطرح نیست بلکه آنچه که اهمیت دارد، کیفیت محتوا و رعایت تکنیکهای تأمین محتوا میباشد.
· 3) بهترین زمان برای بازاریابی محتوا، حداقل 2 ماه پس از طراحی وب سایت میباشد که از طریق ایجاد محتواهای مفید، میتوان با برترین شرکتهای مطرح در جهان رقابت نمود.
· در بازاریابی اینترنتی، جلب مشتریان نه براساس کیفیت محصولات که براساس میزان مهارت در بازاریابی محتوا صورت میگیرد.
· 4) برای مؤثر واقع شدن بهتر بازاریابی محتوا در جهان میتوان از بنرهای تبلیغاتی در سایت و تبلیغات متنی و لینکدار استفاده نمود.
· 5) برای اطلاع از میزان موفقیت بازاریابی محتوای سایت در جهان میتوان نام سایت را در www.alexa.com وارد نمود که هر چقدر رتبه یک سایت بالاتر باشد نشان از موفقیت بیشتر بازاریابی محتوا در سطح جهان دارد.
· 6) برای تأثیرگذاری بیشتر بازاریابی محتوا در جهان، میتوان از سایتهای خبری، تجاری و بازی و سرگرمی که دارای بازدیدکنندگان زیادی هستند، استفاده نمود.
· 7) توجه به الگوریتمها و پارامترهایی که موتورهای جستجو برای رتبه بندی سایتها استفاده میکنند (سئو)، نقش زیادی در افزایش تاثیر بازاریابی محتوا در سطح جهان دارد.
· 8) با ارسال ایمیلهای گروهی و انبوه به شرکتهای مطرح و با سابقه در جهان میتوان به میزان تأثیرگذاری بازاریابی محتوا افزود.
· 9) وب سایتهای مزایده، مناقصه، قرعهکشی، حراجیها و نمایشگاههای مجازی، سیستمهای مناسبی برای مطرح شدن برخی از وب سایتها در سطح جهان به شمار میروند. بدین منظور بازاریابی محتوا از طریق این وب سایتها میتواند به افزایش میزان فروش در سطح جهان منجر شود.
· 10) با توجه به افزایش تعداد کاربران اینترنتی در سطح جهان و ورود کشورهای در حال توسعه به گردونه رقابتهای تجاری، هر شرکتی برای موفقیت بیشتر بازاریابی محتوا موظف است تا به سوالات خیل عظیمی از مشتریان در سرتاسر جهان و بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی پاسخ دهد
بازاریابی عبارت است از شیوه خاصی که توسط یک شرکت در جهت برقراری ارتباط با مشتری استفاده میشود که موجب آگاهی مشتری از ویژگیهای مختلف محصولات و خدمات میشود. در این مسیر برای جذب و جلب نظر مشتری به یک محصول یا خدمت، روشهای خلاقانه ای بکار گرفته می شود.
یکی از این روشها ، بازاریابی محتوامی باشد که از جدیدترین روش های برقراری ارتباط با کاربران و مشتریان است
محتوا تولید و در کانالها و بسترهای متفاوتی منتشر میگردد این محتوا در جهت ارایه اطلاعاتی در مورد خدمات و محصولات به مشتری و تأثیرگذاری بر آن است
محتوایی که ایجاد می شود باید مرتبط با کسب و کار باشد.
انتقال محتوا به افراد مناسب، از کانال مناسب از جمله اهداف بازاریابی است.
با انتشار محتوای مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب، بازاریابی را به ابزاری مفید، تبدیل مینمایند.
در حقیقت از زمانی که کتاب و روزنامه پا بر عرصه نهادند، بازاریابی محتوا وجود داشت هر روزنامهای که محتوای بهتر، با ارزشتر و غنی تری داشت، بازاریابی محتوایی را انجام داده بود.
در بازاریابی محتوایی تمام تلاش برای معرفی ویژگیها و مشخصات محصولات و خدمات است و بیشتر تمرکز بر ارائه پیشنهاد است و اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، بسیار سودمند و مفید است.
92 درصد از بازاریابان از راهکار بازاریابی محتوا برای پیشبرد کسب و کار خود استفاده میکنند.
متاسفانه، امروزه به بازاریابی محتوا به عنوان یک روش ساده برای افزایش ترافیک وب نگاه میکنند در حالی که بازاریابی محتوا یک تکنیک ضروری بازاریابی است که برای کسب بهترین نتایج باید به صورت کامل انجام شود.
علم برند سازی به عنوان ابزاری برای ایجاد تمایز میان کالاهای یک تولید کننده از سایر تولیدکنندگان مطرح است.
بسیاری از بزرگترین برندها در جهان از بازاریابی محتوا به نفع خود استفاده کرده و توانستهاند تصویر برند خود را با کمک بازاریابی محتوا بهبود بخشند.
با یادگیری درسهای مهم از برندهای بزرگ به موفقیت بسیار زیاد از طریق بازاریابی محتوا می رسید. در این زمینه باید توجه داشت بازاریابی محتوا همیشه درباره مشتریان است نه درباره برند.
با محتوای ساده، جذاب و تعاملی، به مردم نشان میدهید که چگونه محصولاتتان برای آنها سودمند است.
شما باید به دنبال داستان مهمتر باشید و آن اینکه چگونه یک برند و محصولاتش میتواند به مردم کمک کند. همیشه این داستان مهمتر را برای بازاریابی محتوا در ذهن خود داشته باشید.
به خاطر داشته باشید که محتوای با کیفیت بالا، هیچگاه کهنه نمیشود.
رد بول پیشگام بازاریابی محتوا در جهان است و بخش بزرگی را به بازاریابی محتوا اختصاص داده است. از یک نام تجاری کوچک که نوشیدنیهای انرژی زا تولید میکند تا تبدیل شدن به یک شیوه زندگی رشد کرده است. این برند با تولید و انتشار محتوای با کیفیت بالا از رقبایش مجزا شده است.
برندهای بزرگ مانند نایک و کوکاکولا نیز دارای کمپینهای موفق بازاریابی محتوا هستند برای اینکه میتوانند مشتریان، طرفداران و حتی کارمندان خود را درگیر فرایند نمایند.
درگیر کردن مشتریان و کارکنان به شما اجازه میدهد تا به تولید محتوابرای برند خود بپردازید و به برندها اجازه میدهد تا به شکل بهتری با مشتریان خود متصل شوند.
از جمله شرکت های دیگر که از این تکنیک استفاده می کنند شرکت ماکروسافت است این شرکت بخش قابل توجهی از بودجه بازاریابی و تبلیغات خود را صرف این شیوه ی نوین می کند.
بنابراین در دنیایی که هر فردی قدرت انتشار هر مطلبی را دارد، کیفیت محتوایی که تولید می کنید نه تنها مساله کوچکی نیست بلکه همه چیز محسوب میشود.
در مورد کسب و کاری که دارید فکر کنید که چگونه می توانید از کانتنت مارکتینگ در آن استفاده کنید چون محتوا پایه و اساس بازاریابی اینترنتی است و اگر محتوا داشته باشید انواع روش های بازاریابی اینترنتی مانند بازاریابی ایمیلی، بازاریابی در رسانه های اجتماعی و ... را می توانید انجام دهید.
بازاریابی در واقع داشتن برنامهها و ترویجها و تبلیغات و هزاران شیوه مختلف است که در جلب اعتماد مردم برای خرید یک محصول، موثر می باشد.
یکی از مسایل مهم در فرایندهای بازایابی، مدیریت تجربه مشتریان است که از ارتباطات و ایجاد آگاهی از برند گرفته تا تعاملات و ارتباطات بین سازمان و مشتری و همچنین فرایند وفادارسازی مشتریان همه در این فرایند قرار می گیرند.
فرایند مدیریت متناسب بر تجربه مشتریان می تواند منبعی از منحصر به فرد بودن فعالیت های سازمان باشد که در عرصه زمان، تبدیل به یک مزیت رقابتی در سطح صنعت و در بین رقبا خواهد بود
بازاریابی و برندسازی به سازمان کمک می نمایند تا مفاهیم و دیدگاه های نوین را در موضوع بازاریابی بیابند و آن ها را تقویت نمایند.
روش های بازاریابی باید بتوانند تعهدات و پیوندهای ایجاد شده میان کالاها یا خدمات و مصرف کننده را تقویت کنند و بر این اساس هم صدایی با برند را به بیشترین حالت خود برسانند.
بازاریابی تلاش می نماید تا تجربه ای منحصر به فرد از برند را تولید نمایند و ارتباط عمیقتری را با مصرف کننده ایجاد نمایند. این موضوع، اهمیت برنامه های بازاریابی با هدف برندسازی را توسعه و ارتقاء بخشیده است.
مشخصات محصول در برند، اصلی ترین عامل موثر بر تجربه برند در دیدگاه بازار هدف به شما می آیند. یعنی برندهای ارزشمند، همواره محصول منحصر به فرد و بی نظیری را ارایه می دهند.
طراحی محصولات یا خدمات که به بهترین شکل نیازها و خواسته های مشتری ها را ارضاء کنند کلید کسب موفقیت در بازاریابی است.
از نکات مهم دیگر ادراک کلی مشتری ها از کیفیت یا برتری محصول یا خدمت در مقایسه با سایر موارد موجود در بازار، با توجه به هدف های استفاده و کاربری آن می باشد.
نگرش مصرف کنندگان در خصوص کیفیت نیز از موارد مهم برندسازی است.
از موارد دیگر رقابت است، ایجاد ارزش برای مشتریان بازارهای هدف بر اساس ارائه خدمات منطبق با نیازهای فردی هر مشتری و ایجاد روابط عاطفی و هیجانی با مشتریان از این نمونه می باشد.
روش بازاریابی در عصر حاضر با توجه به توسعه ابزارهای ارتباطی به سمت محتوا رفته است، در بازاریابی محتوایی که برجستهترین استراتژی جذب به شمار میرود، تأکید بازاریابان باید روی تولید محتوای نو باشد.
اکنون محتوا است که راهکار توسعه بازار به شمار میرود پس برندی را باید موفق دانست که توانسته محتوای منحصر به فردی را خلق و خود را ماندگار کند.
در بازاریابی محتوایی تأکید بر روی محصولات و خدمات نیست بلکه بیشتر سعی میشود رابطهای با مخاطبان برقرار شود و در واقع هنر برقراری ارتباط با جامعه هدف را بازاریابی محتوایی گویند.
بازاریابان در این شیوه سعی میکند به شناخت نیاز مخاطبان و جامعه هدف بپردازند که این منجر به فروش محصولات و خدمات بیشتر می شود.
بازاریابی محتوا میتواند راهی باشد، در راستای توسعه برندهایی که هنوز در نقطه شروع قرار گرفته اند یا از جایگاه مطلوبی برخوردار نیستند.
اینترنت و محتوای چند رسانهای بهترین ابزار برای بازاریابی به شمار میرود چرا که تاثیر یک عکس یا یک ویدئو که ضمیمه یک محتوای مناسب است نزد مخاطبان بسیار زیاد می باشد تا انواع تبلیغات دیگر.
برندهای مطرح اغلب خود را راهکار مشکلات مخاطبین معرفی می کنند که این بسیار جذاب و موثر است.
اگر محتوای غنی و در شان مخاطبین برای آنها ایجاد نشود آنها از پیگیری و اعتماد به برند مورد نظر منصرف خواهند شد.بنابراین باید اصول بازاریابی که همانا شناخت مشتری و احترام و مشارکت او است رعایت شود.
1-بازاریابی مستقیم؛ به معنای فرایندی مدیریتی ـ اجتماعی است که طی آن، افراد و گروهها از طریق تولید و مبادله کالا، به تأمین نیازها و خواستههای خود اقدام مینمایند.
2-بازاریابی محتوا؛ یک نوع فن و تکنیک بازاریابی از طریق تولید و انتشار محتوای مرتبط با محصولات و خدمات به منظور جذب، تصاحب و جلب نظر مصرف کنندگان میباشد.
شباهت؛ هر دو شیوه بازاریابی، در افزایش میزان فروش و ارتقا راندمان شرکت میباشد.
تفاوت؛ در بازایابی مستقیم، فرد بازاریاب بطور مستقیم و بیواسطه در مقابل مصرف کننده قرار می گیرد و با توضیح و شرح محصولات، از وی تقاضای خرید دارد.
در بازاریابی محتوا، فرصت خرید و تصمیمگیری بیشتری در اختیار مصرف کننده قرار دارد و از آنجا که خود وی طالب مطالعه در رابطه با یک فرآورده میباشد، لذا اجباری در کار نمی بیند و این فقدان اجبار، وی را برای خرید راغبتر مینماید.
با توجه به این که هدف از بازاریابی محتواایجاد و حفظ مشتری است، بنابراین برای جذب مشتری باید برخی نکات به منظور افزایش تأثیرگذاری بازاریابی محتوا بر افزایش فروش رعایت نمود.
در اینجا به برخی از مهمترین این نکات اشاره میکنیم:
بازاریابی محتوا بر خلاف بازاریابی به شیوه مستقیم، فرصت تصمیمگیری بیشتری را در اختیار مشتریان قرار میدهد.
عیب این کار آنجا مشخص میشود که افراد به دلیل مشغله زیاد ممکن است محتوای سایت و پیشنهاداتی که به آنها ارایه میشود را فراموش کنند.
پیشنهاد میشود که محتوا طوری بیان شود که احساس فوریت را در مشتری القا نماید به این معنا که مشتری حس کند که فرصت کمی برای خرید دارد. این امر مشتری را برای خرید کالا و محصولات ترغیب مینماید.
مسلماً اطلاعات مصرف کنندگان در مورد یک محصول نسبت به تولید کنندگان کمتر است.
تولیدکنندگان و عرضه کنندگان کالاها در معرفی محصولات، خدمات و فرآوردهها باید به صورت واضح و بدون ابهام کالاها را شرح دهند و از اغراق خودداری نموده و اصل صداقت را رعایت کنند.
بازاریابی محتوایی مستلزم دو مؤلفه صداقت و شفاف سازی است.
در بازاریابی محتوا برخلاف بازاریابی مستقیم، امکان ارایه تخفیف وجود ندارد و مشتری به محض رویت قیمت سریعاً تصمیم خرید یا انصراف میگیرد؛ که در اینجا با سنجش مستمر نظرات مشتریان میتوان قیمتهایی را تعیین نمود که موجب جلب نظر آنان شود.
در بازاریابی توجه به نیازها و مطالبات مشتریان اهمیت خاصی دارد، بازاریابی محتوا نیز از این مستثنی نبوده که باید به خواستها و احتیاجات مشتریان توجه ویژهای نمود. این امر را میتوان با گنجاندن بخش پیشنهادات و نظرات در صفحه وب سایت، ایجاد نمود.
هدف از بازاریابی محتوا، شناساندن محصولات و خدمات به مشتریان میباشد، لذا نمایش تصاویر مربوط به کالاها موجب قوی شدن محتوا و در نتیجه افزایش میزان فروش میشود. استفاده از طراحی گرافیکی در عین حفظ صداقت در نمایش تصاویر، شیوه مناسبی برای این کار میباشد.
مدل ذهنی به این معناست که در ذهن مشتری این فکر القا میشود که محصولات تنها به عنوان یک ابزار محسوب نمیشوند، بلکه مشتریان از طریق محصولات میتوانند کار خود را ارتقا دهند.
مک لوهان یکی از نظریه پردازان این حوزه معتقد است که با ایجاد این مؤلفه، میتوان افکار انتقال از جامعه سنتی به جامعه مدرن را در ذهن مصرف کننده ایجاد نمود. به عبارت دیگر، همان طرز تلقی باکلاس بودن و یا پیشرفت در کار، به مصرف کننده القا میشود.
با توجه به این که در عصر ارتباطات زندگی میکنیم و اطلاعات انسانها نسبت به گذشته بسیار فراتر رفته است، مشتریان امروزی از اطلاعات گسترده تری نسبت به محصولات برخودارند. لذا در هنگام بازاریابی محتوا باید آنان را انسانهایی باهوش و با ذکاوت در نظر بگیریم تا در تأمین محتوا از هر گونه خطا و اشتباه به دور باشیم.
با دسته بندی مشتریان، میتوان نیازهای آنان را نیز مشخص و تعیین نمود و به آن پاسخ داد. یکی از هدفهای بازاریابی محتوا باید کمک به مشتریان و کسانی که اطلاعات پایهای نسبت به محصولات ندارند، باشد.
بازاریابی محتوا شامل مجموعهای از امتیازات است که موجب گرایش بسیاری از مدیران وب سایتها به آن گردیده، اما در عین حال نباید از مشکلات آن نیز غافل شد از جمله:
تصورات نادرست راجع به بازاریابی محتوا
اگر چه بازاریابی محتواتوانسته است به موفقیتهای زیادی نائل شود اما نباید از نظریات منتقدین دور شد چرا که به گمان این افراد بازاریابی محتوانتوانسته جایگاه خوبی را در میان کاربران اینترنتی پیدا کند. دلایل این گروه را میتوان در موارد زیر تشریح کرد:
1-هزینه بالای تامین محتوا
از نظر این گروه برای تشکیل تیم تامین محتوا نیاز به صرف هزینههای زیادی است که در پاسخ به این نقد باید گفت که موفقترین شرکتهای تولیدی آنهایی هستند که در امر بازاریابی موفقیت بیشتری را کسب کرده اند و این در حالی است این شرکتها سایتهای بزرگی را راه اندازی کردهاند. شرکتهایی چون اپل، سامسونگ، مرسدس بنز دارای وب سایت میباشند که تامین محتوا نیز یکی از نکات قابل توجه در عملکرد آنها میباشد.
این شرکتها میتوانند با برآورد هزینههای تأمین محتوا و میزان فروش، به سود زیان خود در این امر پی ببرند و در صورتی که هزینه تأمین محتوا را از میزان فروش بیشتر ببینند از ادامه کار خودداری نمایند
2-تامین محتوای ویروسی و عدم تامین نیازهای مخاطبین
منتقدین معتقدند که به دلیل رقابت تنگاتنگ میان وب سایتها، محتوایی میتواند در صحنه رقابت پیروز شود که از برخی تکنیکها از جمله ویروسی کردن مطالب استفاده نماید.
ویروسی کردن مطالب زمانی صورت میگیرد که یک سایت توانایی تامین محتوای با کیفیت و رعایت سایر اصول سئو را نداشته باشد که باید گفت، چنانچه وب سایتی تمامی تکنیکهای بهینه سازی سایت را رعایت کند دیگر نیازی به ویروسی کردن محتوا نخواهد داشت.
3-افزایش محتواهای ساده و بی کیفیت
از آنجایی یکی از راههای بالا بردن رتبه سایت، بارگذاری محتواها میباشد، لذا منتقدین تامین محتوا معقتدند افزایش بیش از حد محتوا تنها موجب اضافه کردن محتواهای بیشتر در سایت میگردد در حالی که این محتواها بیکیفیت بوده و توانایی پاسخگویی به نیاز اصلی مخاطبان را ندارند. در پاسخ باید گفت که موتورهایی جستجویی چون گوگل به دلیل داشتن سنسور، وبسایتهایی که محتوای فراوان و بیربط و باکیفیت پایین میسازند را جریمه میکنند و رتبههای آنها را کاهش میدهند.
4-عدم علاقه مشتریان به محتوا
منتقدان بر این نظر هستند که تمامی مشتریان به محتواهای سایت علاقمند نیستند بنابراین تأمین محتوا کاری بیهوده میباشد که می توان گفت، کسانی که به تأمین محتوا مشغول هستند، افراد خبره و با مهارتی بوده که به خواستههای اکثریت مشتریان توجه دارند. از سوی دیگر وجود بخش پرسش و پاسخ و همچنین ارائه پیشنهاد راهی برای شناخت نظریات مشتریان و کاربران به شمار میرود که از این طریق تیم تامین محتواکمک میکند تا در درج مطالب مفیدتر تلاش بیشتری کنند.
5-سئو به عنوان هدف اصلی بازاریابی محتوا
اگر چه این گروه بر این نظرند که تامین محتوا تنها با هدف ارتقای رتبه سایت و بهینه سازی آن صورت میگیرد اما این امر تنها یکی از اهداف آن میباشد و هدف اصلی محتوا پاسخ به نیازهای کاربران است.
6-استفاده بیش از اتوماسیون
برخی از شرکتهای بازاریابی دیجیتال برای ارتقا محتوا از ابزارهای خودکاری همچون زمانبندی ارسال رسانههای اجتماعی، انتشار خودکار در وبلاگ، نظارتهای اجتماعی، هشدارها و ... استفاده میکنند. اما این امر همیشگی نبوده و در برخی موارد استفاده میشود.
آنچه از نظر منتقدین بیان شد تنها در حد تئوری بوده و در عمل موجب کاهش امتیازات محتوا نیست. در اینجا می توان از چند مورد به عنوان انتقادهای منصفانه از محتوا یاد کرد:
- ملاحظات امنیتی اطلاعات کاربران
- عدم آشنایی برخی کاربران به اینترنت
- عدم اعتماد برخی کاربران به تبلیغات اینترنتی
- مشکلات دسترسی محتوا به اینترنت مانند فقدا اینترنت
- تغییرات و پویایی اینترنت که باعث تغییر در روشهای بازاریابی می گردد
· بازاریابی محتوا یکی از ابزارهایی که به وسیله آن میتوان پیام را به مشتریان انتقال داد و آنها را برای خرید متقاعد کرد.
· در سالهای اخیر دلایل مختلفی موجب شد تا روند و مسیر حرکت بازاریابی از شکل سنتی خود به بازاریابی محتوا تغییر پیدا کند؛ از جمله این دلایل می توان به بالا رفتن دانش و تخصص مشتریان در حوزههای مختلف،
· جهانی شدن و به دنبال آن روند رو به رشد تجارت جهانی، افزایش هزینه تبلیغات سنتی و کاهش اثر بخشی تبلیغات سنتی به دلیل آشنایی مخاطب با فرایند تبلیغات و همینطور جزییات اجرایی و عملیاتی آن اشاره نمود.
· . بازاریابی محتوا در برگیرنده انواع مطالب از جمله؛ کتاب الکترونیکی، مقالات مرتبط، اینفوگرافیک، ویدیوی آموزشی، انیمیشن، نظرسنجی، اسلاید و وبینار میباشد.
· بازاریابی محتوا چهار تفاوت عمده نسبت به تبلیغات دارد:
· در بازاریابی محتوا، مطالب به طور خاص در رسانههای تحت مالکیت خود پخش میشوند.
· استراتژی بازاریابی محتوا بیشتر حالت جذب کننده دارد تا دافعی بودن، و هرگز برای مشتریان مزاحمتی ایجاد نمیکند.
در بازاریابی محتوا رابطه علت و معلولی وجود ندارد به همین دلیل اندازه گیری نتایج معمولاً کار دشواری است.
شناسایی دقیق خوانندگان هدف؛ هدف از هر سایتی، تامین محتوا برای طیف وسیعی از مردم جامعه میباشد.
قبل ازتولید محتوا، باید به سن، جنس، سلیقه و ... مخاطبان توجه نمود و بر این اساس محتوا را تهیه نمود.
شناسایی دقیق مشکلات جامعه هدف و ارایه راه حل برای آنها؛ پس از مشخص شدن هدف سایت و مخاطبان آن، باید مشکلات و سوالات آنان را شناسایی و درصدد پاسخ به آنها برآمد.
درگیر کردن ذهن مخاطب؛ افراد علاقه بیشتری دارند تا به سمت مطالبی که چالش برانگیزتر هستند، بروند.
از اوایل دهه 1990 که کسب و کار اینترنتی رونق گرفت، تامین محتوا نیز به عنوان جز لاینفک آن محسوب میشد به گونهای که امروزه از بازاریابی اینترنتی میتوان با عنوان «بازاریابی محتوا» نیز یاد کرد.
در بازاریابی الکترونیکی اینترنت واسطه میان بازاریابها و مصرف کنندهها است که به تسهیل مبادلات ایجاد شده توسط فعالیتهای بازاریابها کمک میکند.
در بازاریابی محتوا سازمانها، مدیران و مشتریان کاهش هزینهها و در عین حال بهبود کیفیت کالاها و خدمات، و افزایش سرعت تحویل را مورد توجه قرار میدهند و اطلاعات را از طریق شبکه گسترده جهان قابل عرضه و مبادله مینمایند.
بازاریابی محتوا نیازمند رعایت برخی اصول و قوانین است که باید توسط نویسندگان مد نظر قرار گیرد. در زیر به برخی از این نکات اشاره میکنیم:
هنر برقراری ارتباط با مشتریان:
نقطه ثقل بازایابی محتوایی، برقراري ارتباط با مشتريان حقيقي و بالقوه میباشد. در این روش، محتوایی مفید در اختیار مخاطب قرار میگیرد که در عین معرفی محصولات فهم مشتریان را نیز مد نظر قرار میدهد.
پیش بینی آینده:
بازاریابی محتوا زمانی موفق خواهد بود که با توجه به مقتضیات زمانی پیش برود و از سوی دیگر فاکتورهای آینده را نیز پیشبینی نماید.
به چالش کشیدن ذهن خواننده :
به چالش کشیدن اذهان مشتریان میتواند موجب اعتبار بیشتر محتوا شود. به عبارت دیگر اگر زمان تولید محتوا، مشتریان را افرادی فکور و تصمیم گیرنده تصور کنیم، محتوای چالشی میتوان تهیه نمود که ذهن خواننده را درگیر خود نماید و او را برای دنبال کردن سایر محتواهایی که در وب سایت بارگذاری میشوند، ترغیب نماید.
استتار کردن تبلیغات در درون متن:
برخلاف تصور رایج، بازاریابی محتوا به معنای فروش محصولات نیست بلکه در محتوا تنها معرفی و تبیین کارکرد محصولات هدف اصلی میباشد.
بهترین شیوه بازاریابی آن است که کمتر ذهن مخاطب را آزار دهد و در عین حال تاثیر پنهانی بر وی گذارد.
محتوایی که تبلیغات و معرفی محصولات و فرآوردهها را در درون خود پنهان نماید، تاثیرگذارتر خواهد بود.
مشتمل بر نقاط اصلی:
محتوا باید حاوی تمامی مؤلفهها و فاکتورهای موضوع باشد برای این منظور باید هنگام تهیه محتوا در منابع پژوهشی زیادی جستجو نمود تا علمیترین مطالب را در اختیار مخاطبان قرار داد.
پاسخها برای ایدهسازی محتوا:
وبسایت جایی که مشتریان جستوجوی اطلاعات خود را از آنجا آغاز میکنند، بنابراین محتوا باید بتواند سوالات مشتریها را رصد کرده و به آنها پاسخ دهد.
استفاده از عناوین چالشی :
شاید تاکنون به عناوین روزنامهها توجه کرده باشید. برای روزنامهها اصولا از تیترها و عنوانهای چالشی استفاده میشود به همین دلیل گفته میشود بهترین نویسندگان حوزه تامین محتوا کسانی هستند که بتوانند همچون روزنامه نگاران عنوانهای خاصی انتخاب کنند که توجه کاربران را به خود جلب نماید و آنها را برای خواندن محتوا ترغیب نماید.
رعایت اصول دستور زبان:
متنی که به عنوان محتوا تهیه میشود باید بدون اشتباهات دستوری بوده و ساده بیان شود به طوری که خواننده بدون هیچگونه مشکلی مفهوم را دریافت نماید.
توزیع محتوا در شبکههای اجتماعی:
بازاریابی محتوایی تنها به مرحله تأمین محدود نمیشود بلکه پس از تهیه آن باید در اختیار مشتریان قرار بگیرد. بدین منظور باید پس از بارگذاری محتوا در سایت، لینک آن در شبکههای اجتماعی توزیع شود تا کاربران را برای مطالعه محتوا سوق دهد.